[ویکی اهل البیت] تفسیر سمرقندی، که به« بحر العلوم» نام گذاری شده است در 3 جلد وزیری به زبان عربی شامل تمام قرآن می باشد. مانند تفسیر طبری از تفاسیر مأثور به شمار می رود. حاجی خلیفه در کشف الظنون می نویسد:« بحر العلوم کتابی مشهور، دقیق و مفید است که زین الدین قاسم بن قطلوبغای حنفی احادیثش را تخریج کرده است.» با رویکرد نقلی تفسیر، احادیث بسیاری در بیان مفاهیم آیات قرآن در آن آمده است و مؤلف نظریات تفسیری صحابه و تابعین از جمله عبد الله بن عباس، عبد الله بن مسعود، ابی بن کعب، مجاهد، حسن بصری و دیگران از اصحاب تفاسیر نقلی مانند مقاتل بن سلیمان، قتادة و تفاسیر لغویین مانند زجاج، فراء، ابن قتیبة دینوری و ابو عبیده معمر بن مثنی را نقل نموده است. سمرقندی قبل از تفسیر مقدمات عمده ای در علوم قرآن و مباحث آن ذکر نکرده و فقط به بیانی مختصر در تشویق به طلب تفسیر، روایاتی در فضیلت قرآن و تفسیر و شرایط آن و نهی از تفسیر به رأی و ادله آن اکتفا کرده است.
روش کلی وی نقل احادیث و مرویات از پیامبر صلی الله علیه و اله و صحابه و تابعین است، شروع تفسیر با ذکر اسامی سوره ها، مکان نزول، فضل و احکام آنها می باشد، سپس به تفسیر آیات با نقل مأثورات و اقوال مفسرین و اهل لغت و ادب می پردازد. نکته قابل توجه در این تفسیر این است که بر خلاف تفسیر طبری، روایات و استشهادات در اغلب موارد بدون ذکر سند آمده است. و علت حذف اکثر اسناد را در مقدمه« بستان العارفین» تسهیل امر و ایجاد منفعت بیشتر برای مراجعه کنندگان می داند. البته در مقدمه تفسیر طرق خود را ذکر می نماید، در لابلای تفسیر نیز آنجا که طریق او با آنچه در مقدمه ذکر کرده، متفاوت باشد آن را بازگو می کند. مؤلف به ذکر مجرد روایات و استشهادات تفسیری بسنده کرده و جز اندک مواردی به ترجیح اقوال نمی پردازد. در موارد بسیار اندک متعرض اختلاف قرائتها می شود. مانند آیه 124 سوره بقره«لا ینال عهدی الظالمین»صفحه 90 ج 1. در صورت امکان آیات قرآن کریم را با عنایت به دیگر آیات شرح و تفسیر می کند. مانند آیه 36 سوره آل عمران«و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم»جلد 1 ص 208. و گاهی هم به مباحث لغوی و زبانی می پردازد. برخی روایات اسراییلی در این تفسیر آمده است امّا در شیوه بیان، عدم اعتماد او به اسرائیلیات پیداست. البته اشاره ای به بیان ضعیف و نقد روایات نمی نماید. مانند آیه 102 سوره بقره«و ما انزل علی الملکین هاروت و ماروت»و آیه 36 بقره«فازلهما الشیطان عنها»و آیه 250 بقره«و لما برزوا لجالوت و جنوده»به ترتیب ج 1 صفحات 79- 44- 164 و در داستانها و حکایتهای دیگر قرآنی. تفسیر سمرقندی از ذکر مباحث نظری نیز خالی نیست و در موارد بسیاری برخی پندارهای سست پیرامون تناقض ظاهری برخی آیات را طرح و به ردّ آن پرداخته است. مانند آیه 29 سوره بقره«هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوی الی السماء فسواهن سبع سموات...»ج 1 ص 39. در آیات احکام، به اختصار قناعت نموده، حکم فقهی را به اندازه مورد نیاز در تفسیر آیه و در اغلب موارد بدون استدلال و نقل اقوال دیگر مذاهب، بیان می دارد.( از جمله مواردی که به نقل اقوال و استدلال جزیی می پردازد آیه 38 سوره مائده،«و السارق و السارقه...»جلد 1 صفحه 388، و آیه 33 سوره مائده ج 1 صفحه 386، می باشد.) سمرقندی گاهی نیز به اسباب نزول آیات به نقل از صحابه، تابعین و دیگر تفاسیر، می پردازد مانند آیه 3 و 4 سوره مائده ج 1 ص 369 و 370. مفسر با وجود رعایت اختصار گاهی به بیان وقایع و قصص تاریخی نیز مبادرت می نماید مانند آیه 14 سوره مائده«...فاغرینا بینهم العداوة و البغصاء...»ج 1 صفحه 376 و 377، شامل داستان بولس و نصاری و تقسیمات فرق مسیحیت. سمرقندی در شأن نزول آیه 55 سوره مائده«انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون»صدقه دادن انگشتر نقره توسط حضرت علی علیه السلام به فقیر را ذکر می نماید و نیز در آیه 61 سوره آل عمران( آیه مباهله) به همراه آوردن حضرت امام علی( ع) فاطمه( س) و حسنین( ع) را توسط پیامبر( ص) جهت مباهله نقل می نماید. جلد 1 صفحه 220. اما ذیل آیه 33 سوره احزاب«انما یرید الله ایذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»در جلد 3 صفحه 60 از ذکر مصداق اهل بیت خودداری می نماید، ضمن اینکه« رجس» را به اثم( گناه) معنا می کند و در«یطهّرکم تطهیرا»،تطهیر را از اثم و ذبوب( گناه) دانسته است.
روش کلی وی نقل احادیث و مرویات از پیامبر صلی الله علیه و اله و صحابه و تابعین است، شروع تفسیر با ذکر اسامی سوره ها، مکان نزول، فضل و احکام آنها می باشد، سپس به تفسیر آیات با نقل مأثورات و اقوال مفسرین و اهل لغت و ادب می پردازد. نکته قابل توجه در این تفسیر این است که بر خلاف تفسیر طبری، روایات و استشهادات در اغلب موارد بدون ذکر سند آمده است. و علت حذف اکثر اسناد را در مقدمه« بستان العارفین» تسهیل امر و ایجاد منفعت بیشتر برای مراجعه کنندگان می داند. البته در مقدمه تفسیر طرق خود را ذکر می نماید، در لابلای تفسیر نیز آنجا که طریق او با آنچه در مقدمه ذکر کرده، متفاوت باشد آن را بازگو می کند. مؤلف به ذکر مجرد روایات و استشهادات تفسیری بسنده کرده و جز اندک مواردی به ترجیح اقوال نمی پردازد. در موارد بسیار اندک متعرض اختلاف قرائتها می شود. مانند آیه 124 سوره بقره«لا ینال عهدی الظالمین»صفحه 90 ج 1. در صورت امکان آیات قرآن کریم را با عنایت به دیگر آیات شرح و تفسیر می کند. مانند آیه 36 سوره آل عمران«و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم»جلد 1 ص 208. و گاهی هم به مباحث لغوی و زبانی می پردازد. برخی روایات اسراییلی در این تفسیر آمده است امّا در شیوه بیان، عدم اعتماد او به اسرائیلیات پیداست. البته اشاره ای به بیان ضعیف و نقد روایات نمی نماید. مانند آیه 102 سوره بقره«و ما انزل علی الملکین هاروت و ماروت»و آیه 36 بقره«فازلهما الشیطان عنها»و آیه 250 بقره«و لما برزوا لجالوت و جنوده»به ترتیب ج 1 صفحات 79- 44- 164 و در داستانها و حکایتهای دیگر قرآنی. تفسیر سمرقندی از ذکر مباحث نظری نیز خالی نیست و در موارد بسیاری برخی پندارهای سست پیرامون تناقض ظاهری برخی آیات را طرح و به ردّ آن پرداخته است. مانند آیه 29 سوره بقره«هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوی الی السماء فسواهن سبع سموات...»ج 1 ص 39. در آیات احکام، به اختصار قناعت نموده، حکم فقهی را به اندازه مورد نیاز در تفسیر آیه و در اغلب موارد بدون استدلال و نقل اقوال دیگر مذاهب، بیان می دارد.( از جمله مواردی که به نقل اقوال و استدلال جزیی می پردازد آیه 38 سوره مائده،«و السارق و السارقه...»جلد 1 صفحه 388، و آیه 33 سوره مائده ج 1 صفحه 386، می باشد.) سمرقندی گاهی نیز به اسباب نزول آیات به نقل از صحابه، تابعین و دیگر تفاسیر، می پردازد مانند آیه 3 و 4 سوره مائده ج 1 ص 369 و 370. مفسر با وجود رعایت اختصار گاهی به بیان وقایع و قصص تاریخی نیز مبادرت می نماید مانند آیه 14 سوره مائده«...فاغرینا بینهم العداوة و البغصاء...»ج 1 صفحه 376 و 377، شامل داستان بولس و نصاری و تقسیمات فرق مسیحیت. سمرقندی در شأن نزول آیه 55 سوره مائده«انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون»صدقه دادن انگشتر نقره توسط حضرت علی علیه السلام به فقیر را ذکر می نماید و نیز در آیه 61 سوره آل عمران( آیه مباهله) به همراه آوردن حضرت امام علی( ع) فاطمه( س) و حسنین( ع) را توسط پیامبر( ص) جهت مباهله نقل می نماید. جلد 1 صفحه 220. اما ذیل آیه 33 سوره احزاب«انما یرید الله ایذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»در جلد 3 صفحه 60 از ذکر مصداق اهل بیت خودداری می نماید، ضمن اینکه« رجس» را به اثم( گناه) معنا می کند و در«یطهّرکم تطهیرا»،تطهیر را از اثم و ذبوب( گناه) دانسته است.
wikiahlb: تفسیر_بحرالعلوم
[ویکی فقه] تفسیر بحر العلوم (کتاب). تفسیر سمرقندی، که به «بحر العلوم» نام گذاری شده است در ۳ جلد وزیری به زبان عربی شامل تمام قرآن می باشد. مانند تفسیر طبری از تفاسیر ماثور به شمار می رود.
حاجی خلیفه در کشف الظنون می نویسد: «بحر العلوم کتابی مشهور، دقیق و مفید است که زین الدین قاسم بن قطلوبغای حنفی احادیثش را تخریج کرده است.» با رویکرد نقلی تفسیر، احادیث بسیاری در بیان مفاهیم آیات قرآن در آن آمده است و مؤلف نظریات تفسیری صحابه و تابعین از جمله عبدالله بن عباس،عبدالله بن مسعود،ابی بن کعب،مجاهد،حسن بصری و دیگران از اصحاب تفاسیر نقلی مانند مقاتل بن سلیمان، قتادة و تفاسیر لغویین مانند زجاج، فراء،ابن قتیبة دینوری و ابو عبیده معمر بن مثنی را نقل نموده است. سمرقندی قبل از تفسیر مقدمات عمده ای در علوم قرآن و مباحث آن ذکر نکرده و فقط به بیانی مختصر در تشویق به طلب تفسیر، روایاتی در فضیلت قرآن و تفسیر و شرایط آن و نهی از تفسیر به رای و ادله آن اکتفا کرده است.
← روش تفسیر
۱- مقدمه تحقیق و سایر مجلدات تفسیر ۲- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی به کوشش بهاء الدین خرمشاهی جلد ۱ ص۶۷۲ و جلد ۲ ص۱۲۱۶ ۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد علی ایازی صفحه ۱۷۳ ۴- التفسیر و المفسرون دکتر ذهبی جلد ۱ ص۲۲۴
حاجی خلیفه در کشف الظنون می نویسد: «بحر العلوم کتابی مشهور، دقیق و مفید است که زین الدین قاسم بن قطلوبغای حنفی احادیثش را تخریج کرده است.» با رویکرد نقلی تفسیر، احادیث بسیاری در بیان مفاهیم آیات قرآن در آن آمده است و مؤلف نظریات تفسیری صحابه و تابعین از جمله عبدالله بن عباس،عبدالله بن مسعود،ابی بن کعب،مجاهد،حسن بصری و دیگران از اصحاب تفاسیر نقلی مانند مقاتل بن سلیمان، قتادة و تفاسیر لغویین مانند زجاج، فراء،ابن قتیبة دینوری و ابو عبیده معمر بن مثنی را نقل نموده است. سمرقندی قبل از تفسیر مقدمات عمده ای در علوم قرآن و مباحث آن ذکر نکرده و فقط به بیانی مختصر در تشویق به طلب تفسیر، روایاتی در فضیلت قرآن و تفسیر و شرایط آن و نهی از تفسیر به رای و ادله آن اکتفا کرده است.
← روش تفسیر
۱- مقدمه تحقیق و سایر مجلدات تفسیر ۲- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی به کوشش بهاء الدین خرمشاهی جلد ۱ ص۶۷۲ و جلد ۲ ص۱۲۱۶ ۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد علی ایازی صفحه ۱۷۳ ۴- التفسیر و المفسرون دکتر ذهبی جلد ۱ ص۲۲۴
wikifeqh: تفسیر_بحر_العلوم_(کتاب)