[ویکی اهل البیت] «تفسیر القرآن الکریم» معروف به «تفسیر ابن قیم» مجموعه ای از آثار قرآنی ایشان است.
ابن قیم خود تفسیر کامل و مستقل ننوشته بلکه بر چند سوره قرآن و بسیاری از آیات تفسیرهای کوتاه و بلندی نوشته است، از جمله بر سوره «فاتحه» که آن را در آغاز مدارج السالکین گنجانده است، سوره«کافرون» را نیز تفسیر نموده و بر «معوذتین» نیز تفسیرهایی نوشته است که گویا ضبط صفدی به صورت «الرسالة الشافیة فی اسرار المعوذتین» اشاره به همین تفسیر او دارد. این تفسیر بارها در بمبئی( 1955 م)، بیروت( 1968 م)، مصر و نیز مکه به چاپ رسیده است.
با وجود عدم تألیف تفسیر، آرای تفسیری فراوانی از او در بسیاری از کتابهایش بر جای مانده است. چنانکه برخی دانشمندان با عنایت به کتابهایش چون «امثال القرآن» و «اقسام القرآن»، او را از نخستین کسانی دانسته اند که به تفسیر موضوعی عنایت داشته است. کمتر کتابی از او بر جای مانده است که مباحثی را با عنایت به آیات قرآن و احادیث نبوی شرح نکرده باشد. آرای تفسیری ابن قیّم نخستین بار توسط محمد اویس ندوی هندی، از سلفیان شبه قاره، به طور ناقص جمع آوری گردید که به«تفسیر القیّم» نامبردار شد. تا اینکه یسری السید محمد، به طور جامع به گردآوری نظریات تفسیری ابن قیم پرداخت.
به این ترتیب، بدیهی است که نظریات تفسیری ابن قیم همه سوره های قرآن کریم را به طور کامل در بر نمی گیرد و همه آیه های سوره ها را شامل نیست. چنانکه مجموعه سید محمد 109 سوره را در خود جای داده و درباره سوره های مبارکه قدر، قارعه، فیل، قریش و کوثر چیزی در آن نیامده است.
شیوه ابن قیم در تفسیر آیات، تشریحی، تحلیلی، ساده و قابل فهم است. وی آیات قرآن و سنت نبوی را دو منبع اساسی در تفسیر کلام الهی می داند و چون دیگر سلفیان سخت به این باور پایبند است.
از خصوصیات دیگر روش ابن قیم نقل و نقد اقوال مفسرین از صحابه و تابعین و غیر آنهاست. ابن مسعود، ابن عباس، ابی بن کعب، مجاهد، محمد بن اسحاق، عکرمه، حسن بصری، سدی، سعید بن جبیر، ضحاک، کلبی، ربیع بن انس، قتاده و مقاتل بن سلیمان از جمله مفسرانی هستند که از آنها نقل می نماید. اقوال زمخشری را نیز مورد توجه دارد و گاه نقد می نماید مانند ص 136 تشریح مطالب از دیگر نکات تفسیر ابن قیم است، از این جهت بحثهای موضوعی را مطرح می کنند و وجوه و شقوق مختلف آنها را بیان می دارد، مانند بحث هدایت، ص 40 توحید ص 28 و عبودیت و... که با تعبیر «فصل» متعرض آنها می گردد. ایشان از آیات قرآن جهت مطرح نمودن مباحث کلامی، بهره گیری فراوانی دارد به عنوان نمونه در تفسیر سوره حمد بحث نبوت، و توحید را در وجوه مختلف و مواضع گوناگون بیان می کند.
اشاره به عقاید فرقه های اسلامی از دیگر وجوه تفسیر ابن قیم است، بعنوان نمونه در تفسیر سوره حمد، از آیات برای رد بر جبریه، رافضه، قائلین به قدم عالم، منکران نبوت و... بهره می گیرد، عقاید معتزله، اشاعره، جهیه، قدریه، و افرادی مانند ابن سینا، خواجه نصیر و... را مطرح و نقد می نماید، مانند صفحه 190.
اقوال ابن تیمیه برای او مهم و قابل توجه است و هر از گاهی در صدد بیان آن بر می آید مانند ص 22. بیان حکم و اسرار آیات را نیز توجه دارد مانند ص 147.
ابن قیم خود تفسیر کامل و مستقل ننوشته بلکه بر چند سوره قرآن و بسیاری از آیات تفسیرهای کوتاه و بلندی نوشته است، از جمله بر سوره «فاتحه» که آن را در آغاز مدارج السالکین گنجانده است، سوره«کافرون» را نیز تفسیر نموده و بر «معوذتین» نیز تفسیرهایی نوشته است که گویا ضبط صفدی به صورت «الرسالة الشافیة فی اسرار المعوذتین» اشاره به همین تفسیر او دارد. این تفسیر بارها در بمبئی( 1955 م)، بیروت( 1968 م)، مصر و نیز مکه به چاپ رسیده است.
با وجود عدم تألیف تفسیر، آرای تفسیری فراوانی از او در بسیاری از کتابهایش بر جای مانده است. چنانکه برخی دانشمندان با عنایت به کتابهایش چون «امثال القرآن» و «اقسام القرآن»، او را از نخستین کسانی دانسته اند که به تفسیر موضوعی عنایت داشته است. کمتر کتابی از او بر جای مانده است که مباحثی را با عنایت به آیات قرآن و احادیث نبوی شرح نکرده باشد. آرای تفسیری ابن قیّم نخستین بار توسط محمد اویس ندوی هندی، از سلفیان شبه قاره، به طور ناقص جمع آوری گردید که به«تفسیر القیّم» نامبردار شد. تا اینکه یسری السید محمد، به طور جامع به گردآوری نظریات تفسیری ابن قیم پرداخت.
به این ترتیب، بدیهی است که نظریات تفسیری ابن قیم همه سوره های قرآن کریم را به طور کامل در بر نمی گیرد و همه آیه های سوره ها را شامل نیست. چنانکه مجموعه سید محمد 109 سوره را در خود جای داده و درباره سوره های مبارکه قدر، قارعه، فیل، قریش و کوثر چیزی در آن نیامده است.
شیوه ابن قیم در تفسیر آیات، تشریحی، تحلیلی، ساده و قابل فهم است. وی آیات قرآن و سنت نبوی را دو منبع اساسی در تفسیر کلام الهی می داند و چون دیگر سلفیان سخت به این باور پایبند است.
از خصوصیات دیگر روش ابن قیم نقل و نقد اقوال مفسرین از صحابه و تابعین و غیر آنهاست. ابن مسعود، ابن عباس، ابی بن کعب، مجاهد، محمد بن اسحاق، عکرمه، حسن بصری، سدی، سعید بن جبیر، ضحاک، کلبی، ربیع بن انس، قتاده و مقاتل بن سلیمان از جمله مفسرانی هستند که از آنها نقل می نماید. اقوال زمخشری را نیز مورد توجه دارد و گاه نقد می نماید مانند ص 136 تشریح مطالب از دیگر نکات تفسیر ابن قیم است، از این جهت بحثهای موضوعی را مطرح می کنند و وجوه و شقوق مختلف آنها را بیان می دارد، مانند بحث هدایت، ص 40 توحید ص 28 و عبودیت و... که با تعبیر «فصل» متعرض آنها می گردد. ایشان از آیات قرآن جهت مطرح نمودن مباحث کلامی، بهره گیری فراوانی دارد به عنوان نمونه در تفسیر سوره حمد بحث نبوت، و توحید را در وجوه مختلف و مواضع گوناگون بیان می کند.
اشاره به عقاید فرقه های اسلامی از دیگر وجوه تفسیر ابن قیم است، بعنوان نمونه در تفسیر سوره حمد، از آیات برای رد بر جبریه، رافضه، قائلین به قدم عالم، منکران نبوت و... بهره می گیرد، عقاید معتزله، اشاعره، جهیه، قدریه، و افرادی مانند ابن سینا، خواجه نصیر و... را مطرح و نقد می نماید، مانند صفحه 190.
اقوال ابن تیمیه برای او مهم و قابل توجه است و هر از گاهی در صدد بیان آن بر می آید مانند ص 22. بیان حکم و اسرار آیات را نیز توجه دارد مانند ص 147.
wikiahlb: تفسیر_ابن_قیم