تفسیا

لغت نامه دهخدا

تفسیا. [ ت َ ] ( معرب ، اِ ) صمغ سداب دشتی است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). به یونانی صمغ سداب کوهی است. و بعضی گویند صمغ سداب صحرایی. ( برهان ). تاپسیا که صمغ سداب کوهی است. ثافیسا. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به ثافسیا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- تافسیا۲ - تاپسیا

پیشنهاد کاربران

بپرس