تفریش

لغت نامه دهخدا

تفریش. [ ت َ ] ( ع مص ) بال گستردن مرغ و جنبانیدن جهت فرود آمدن بر چیزی. || فرش گستردن جهت دیگری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || سنگ گستردن در صحن خانه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آجر و سنگهای صاف گستردن صحن خانه را. ( اقرب الموارد ). || برگ گسترانیدن کشت. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تفریخ. ( اقرب الموارد ). رجوع به تفریخ شود.

فرهنگ فارسی

بال گستردن مرغ و جنیبانیدن جهت فرود آمدن بر چیزی

پیشنهاد کاربران

بپرس