تفرقه بینداز و حکومت کن ( به لاتین: divide et impera ) مثل معروفی است که به فیلیپ دوم مقدونی پدر اسکندر مقدونی نسبت داده شده و پس از او توسط ژولیوس سزار و ناپلئون بناپارت به عنوان یک استراتژی مورد استفاده بوده و البته موارد استفاده این استراتژی در طول تاریخ بسیار است.
... [مشاهده متن کامل]
این استراتژی عبارت است از به دست آوری یا نگهداری قدرت ( سیاسی و اجتماعی ) از راه شکستن یا تجزیه یک قدرت متمرکز به بخش های کوچکتری که هر یک از این بخش های کوچکتر به تنهایی قدرت کمتری از اجراکنندهٔ این استراتژی را دارند. در جهان امروز، این استراتژی بیشتر به شکل برچسب زنی بر روی اقشار مردم و سپس جداسازی یا تقسیم بندی آنان با عنوان های مختلف است. همچنین این اصل می تواند به صورت دودسته کردن مردم به وسیله رفتار دوگانه حکومت باشد. بدین صورت اجراکننده استراتژی، حتی اگر بتواند بخش کوچکی از جامعه را مقابل بخش بزرگی از آن قرار دهد، قدرت را تحت کنترل خود حفظ خواهد کرد.
تقسیم کن و غلبه کن ( به انگلیسی: divide and conquer ) عنوان دیگری از همین مثل است که روش اصلی برای حل مسائل در زبان های برنامه نویسی است.
ارکان این تکنیک عبارتند از:
• ایجاد و تشویق تقسیمات بین «مادون» ها برای جلوگیری از ایجاد اتحادی که حاکم مسلط و دارای قدرت عالیه را به چالش بکشد
• پرورش بی اعتمادی، کینه، عداوت و خصومت بین حکمرانان محلی.
سیاست تقسیم بندی بارها توسط دولت بریتانیا علیه کشورهای مختلف اجرا شده است؛ ازجمله سودان، نیجریه و شبه قارهٔ هند.
این فن در سیاست داخلی بیشتر علیه مخالفان انجام می گیرد؛ بدین معنی که حکومت ها مخالفان خود را با برخی عنوان های مختلف برچسب زنی کرده، به چند دسته متضاد تقسیم بندی می کنند سپس در مرحله دوم با ابزارهایی مانند رسانه، آنان را علیه یکدیگر می شورانند. اما در شکل دیگر، دشمن دومی برای همهٔ مخالفان تراشیده یا ایجاد می شود که این دشمن خود، دشمن حکومت نیز باشد. همچنین در بحران ها نیز شکل دیگر به کارگیری این اصل، ایجاد بحران دوم است.
... [مشاهده متن کامل]
این استراتژی عبارت است از به دست آوری یا نگهداری قدرت ( سیاسی و اجتماعی ) از راه شکستن یا تجزیه یک قدرت متمرکز به بخش های کوچکتری که هر یک از این بخش های کوچکتر به تنهایی قدرت کمتری از اجراکنندهٔ این استراتژی را دارند. در جهان امروز، این استراتژی بیشتر به شکل برچسب زنی بر روی اقشار مردم و سپس جداسازی یا تقسیم بندی آنان با عنوان های مختلف است. همچنین این اصل می تواند به صورت دودسته کردن مردم به وسیله رفتار دوگانه حکومت باشد. بدین صورت اجراکننده استراتژی، حتی اگر بتواند بخش کوچکی از جامعه را مقابل بخش بزرگی از آن قرار دهد، قدرت را تحت کنترل خود حفظ خواهد کرد.
تقسیم کن و غلبه کن ( به انگلیسی: divide and conquer ) عنوان دیگری از همین مثل است که روش اصلی برای حل مسائل در زبان های برنامه نویسی است.
ارکان این تکنیک عبارتند از:
• ایجاد و تشویق تقسیمات بین «مادون» ها برای جلوگیری از ایجاد اتحادی که حاکم مسلط و دارای قدرت عالیه را به چالش بکشد
• پرورش بی اعتمادی، کینه، عداوت و خصومت بین حکمرانان محلی.
سیاست تقسیم بندی بارها توسط دولت بریتانیا علیه کشورهای مختلف اجرا شده است؛ ازجمله سودان، نیجریه و شبه قارهٔ هند.
این فن در سیاست داخلی بیشتر علیه مخالفان انجام می گیرد؛ بدین معنی که حکومت ها مخالفان خود را با برخی عنوان های مختلف برچسب زنی کرده، به چند دسته متضاد تقسیم بندی می کنند سپس در مرحله دوم با ابزارهایی مانند رسانه، آنان را علیه یکدیگر می شورانند. اما در شکل دیگر، دشمن دومی برای همهٔ مخالفان تراشیده یا ایجاد می شود که این دشمن خود، دشمن حکومت نیز باشد. همچنین در بحران ها نیز شکل دیگر به کارگیری این اصل، ایجاد بحران دوم است.