تفرزن

لغت نامه دهخدا

تفرزن. [ ت َ ف َ زُ ] ( ع مص ) فرزین شدن پیاده در بازی شطرنج : تفرزن البیدق ؛ صار فرزاناً من الفرزان و هی الملکة فی لعبة الشطرنج معرب فرزین بالفارسیة. ( از اقرب الموارد ). رجوع به فرزین شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس