( تفدیة ) تفدیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) کسی را گفتن من فداء تو باد. ( تاج المصادر بیهقی ). کسی را گفتن که جان من فدای تو باد. ( زوزنی ). سر بهای تو باد بهای من ،گفتن. یقال : فداه ؛ اذا قال له ُ جعلت ُ فداک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
فدیه دادن، چیزی برای رهایی خوددادن ( مصدر ) برای خلاص خود وجه یا مالی دادن فدیه دادن .