تفحص کنان

لغت نامه دهخدا

تفحص کنان. [ ت َ ف َح ْ ح ُ ک ُ ] ( ق مرکب ) در حال جستجو. درحال پژوهش : از خانه بیرون آمد تفحص کنان ، که طبیب عشق را دکان کدام است. ( سندبادنامه ص 184 ).

فرهنگ فارسی

در حال جستجو

پیشنهاد کاربران

بپرس