تفاله
/tofAle/
مترادف تفاله: بقایا، پس مانده، ته مانده، تفل، ثفل، درد، رسوب، ملاس
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
جزء بیکاره و بیفایده از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ).
- تفاله آهن ؛ ریم آهن. ( ناظم الاطباء ).
- تفاله انگور ؛ چوب و پوست و هسته انگور که پس از خوردن از دهان بیرون اندازند. ( ناظم الاطباء ). آنچه ماند بی آبی ازانگور پس از فشردن در چرخشت و معصره. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- تفاله به ؛ آنچه ماند در دهان بی آبی ، آنگاه که بهی را نیک بخایند و آب آن فروبرند.
- تفاله چغندر ؛ ثفل چغندر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- تفاله کنجد ؛ تخ کنجد روغن کشیده. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم )۱-جزو بیکار و بیفایده از هر چیزی. ۲ - باقی ماند. میوه و سبزی فشرده شده که شیره اش راگرفته باشند.یا تفال. آهن ریم . آهن توبال الحدید . یا تفال. انگور.چوب و پوست و هست. انگورکه پس از آب گرفتن یا خوردن میماند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
{pomace} [علوم و فنّاوری غذا] باقی ماندۀ جامد میوه پس از گرفتن آب آن
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
تفاله (فیلم). تفاله ( انگلیسی: Scum ) یک فیلم درام بریتانیایی به کارگردانی آلن کلارک است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد.
• ری وینستون
• میک فورد
• جولیان فیرت
• جان بلاندل
• فیل دنیلز
• ری بردیس
• جان روگن
• پیتر هاول
• فیلیپ جکسون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• ری وینستون
• میک فورد
• جولیان فیرت
• جان بلاندل
• فیل دنیلز
• ری بردیس
• جان روگن
• پیتر هاول
• فیلیپ جکسون
wiki: تفاله (فیلم)
جدول کلمات
مترادف ها
کف، خاکستر، تفاله، اشغال، چرک، درده، گداز اتشفشانی، فلز نیم سوخته
تفاله، تفاله نیشکر
کف، تفاله، سفیدی، پس مانده، سرجوش، طبقه وازده اجتماع
تفاله، مواد خارجی، کف روی سطح فلزات مذاب
تفاله، اشغال، انگل
مهمل، تفاله، نخاله، اشغال، خاکروبه، جفنگ، زوائد گیاان
چرند، تفاله، گندم سیاه، دیلار، تلخه، بدار زدن، خاکروبه
تفاله، روده، نخاله، اشغال، خاکروبه، زباله، فضولات، خش، اشغال وخاکروبه
رسوب، تفاله، تفاضل، باقی، باقی مانده، پس مانده
توده، انبوه، تفاله، اشغال، زیادی، ته مانده
تفاله، باتلاق، لجن، ادم بی بندوبار، پساب اشپزخانه و امثال ان، غذای رقیق و بی مزه، مشروب رقیق و بی مزه، شلوار گشاد، ادم کثیف، اشغال خوری، هر نوع لباس گشاد رویی، روپوش کتانی پزشکان و امثال ان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تفاله هم مثل تفنگ از تف در زبان ترکی گرفته شده به معنای دور ریز و چیزیکه بیرون ریخته میشود
پس مانده هر چیزی بدون داشتن آب
رسوب
تخ
باقیمانده چیزى، براى چاى هم استفاده مى توان کرد مثلا تفاله چاى را از گیلاس در آبکش بریزید.