تفاف

لغت نامه دهخدا

تفاف. [ ت ِ ] ( اِ ) ضُخُس. بقلة الیهودیة. خس الحمار. تلفاف. و آن قسمی دشتی یا بقل دشتی باشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). در ترجمه ابن البیطار آرد: این نامی است بربری که به گیاهی اطلاق می شود که بعضی آنرا بقلةالیهودیة نامند و بعضی دیگر آنرا حس الحمار گویند. و به یونانی سونشوس است و دو نوع از آن یافت شود که نوعی وحشی و دارای برگهای خاردار است و نوع دیگر خوراکی و کشت شونده و شیرین و خوشمزه است. در تحفه حکیم مؤمن تفاق آمده است. رجوع به تفاق شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس