[ویکی فقه] تفاسیر منقول (نقد). نقشی که امامان اهل بیت (علیهم السّلام) در تفسیر قرآن ایفا کردند، نقش تربیتی - آموزشی و راهنمایی مردم به راه های تفسیر بود. نکات ظریفی که در لابه لای حجم فراوان تفاسیری که از ایشان وارد شده است کاشف از علاقه فراوان ایشان به تعلیم و تربیت افراد شایسته برای راه یافتن به تفسیر قرآن است تا آنان را به نکته ها و ریزه کاری های این برترین کتاب آشنا سازند.آری، اینان وارثان قرآن عظیم و حاملان و تبیین کنندگان آن برای مردم در کمال امانت و صداقت اند تا قرآن را برای ایشان کریمانه تفسیر کرده به آنان تحویل دهند. اما در این بین مشکلاتی در تفاسیر منقول پیش می آید که عبارتند از خلط میان ظاهر تفسیر و باطن آن، در مواردی دیده می شود که به اشتباه تفسیری که اشاره به مصداق خاصی بوده است در پی سرایت دادن تفسیر به همه مصادیق هستند این از اساسی ترین مشکلات تفاسیر منقول است.
نقشی که امامان اهل بیت (علیهم السّلام) در تفسیر قرآن ایفا کردند، نقش تربیتی - آموزشی و راهنمایی مردم به راه های تفسیر بود. اینان بیان کردند که شیوه شایسته برای فهم معانی کلام خدا چیست و کیفیت احاطه بر نکات دقیق و اسرار این کلام جاودانه الهی چگونه است؛ لذا تفسیر اینان از قرآن که در قالب روایات به ما رسیده است، جنبه الگویی دارد که بر امت و دانشمندان عرضه داشته اند تا شیوه های تفسیری را بیاموزند؛ آن هم شیوه هایی که بر پایه هایی مستحکم و اصولی استوار بنا نهاده شده است.
درهم آمیختگی تفاسیر نقلی
در تفاسیر منقول از امامان اهل بیت (علیهم السّلام) نوعی خلط میان تفسیر ظاهر و باطن به چشم می خورد؛ همان طور که در بعضی موارد بین تفسیر و تطبیق مصادیق آن نیز اشتباهاتی رخ داده است؛ به این شکل که آنچه در روایت ذکر شده و بدان تصریح شده است مصداق یا یکی از بارزترین مصادیق آیه است، ولی برخی آن را تفسیر کامل آیه پنداشته اند؛ لذا جدا ساختن این دو امر و فرق میان آنها ضروری می نماید تا راه صواب مشخص گردد.
← نمونه اول
شدیدا مایه تاسف است که می بینیم حدیث سازی در تفاسیر منسوب به سلف صالح به ویژه ائمه اهل بیت (علیهم السّلام) رواج فراوان داشته است؛ زیرا دروغ پردازان با درک موقعیت بالای اهل بیت در میان امت و مقبولیت والای ایشان نزد خاصه و عامه، زمینه مناسبی برای ترویج سخنان باطل خود و داغ شدن بازار کساد کالای کم بهای خود یافتند؛ لذا به حدیث سازی و جعل سند و نسبت دادن آن به پیشینیان و ائمه اطهار (علیهم السّلام) پرداختند تا پذیرفته شود.بیشتر این افتراها، گذشته از ناسازگاری با طبع سلیم و عقل رشید، با قداست اسلام و مبانی حکیمانه آن نیز در تضاد است و خوشبختانه اکثر این گونه روایات ساختگی یا مقطوع السندند یا سندهای سستی دارند که به وسیله رجالی ضعیف و مشهور به جعل و حدیث سازی، شکل یافته است که خود موجب سقوط آنها از درجه اعتبار گردیده است؛ از این رو برخی جوامع حدیثی که انباشته از این گونه تفاسیر ماثور (نقل شده) از ائمه (علیهم السّلام) است، جز اندکی از احادیث آن قابل اعتنا نیست؛
← تفسیر عیاشی
...
نقشی که امامان اهل بیت (علیهم السّلام) در تفسیر قرآن ایفا کردند، نقش تربیتی - آموزشی و راهنمایی مردم به راه های تفسیر بود. اینان بیان کردند که شیوه شایسته برای فهم معانی کلام خدا چیست و کیفیت احاطه بر نکات دقیق و اسرار این کلام جاودانه الهی چگونه است؛ لذا تفسیر اینان از قرآن که در قالب روایات به ما رسیده است، جنبه الگویی دارد که بر امت و دانشمندان عرضه داشته اند تا شیوه های تفسیری را بیاموزند؛ آن هم شیوه هایی که بر پایه هایی مستحکم و اصولی استوار بنا نهاده شده است.
درهم آمیختگی تفاسیر نقلی
در تفاسیر منقول از امامان اهل بیت (علیهم السّلام) نوعی خلط میان تفسیر ظاهر و باطن به چشم می خورد؛ همان طور که در بعضی موارد بین تفسیر و تطبیق مصادیق آن نیز اشتباهاتی رخ داده است؛ به این شکل که آنچه در روایت ذکر شده و بدان تصریح شده است مصداق یا یکی از بارزترین مصادیق آیه است، ولی برخی آن را تفسیر کامل آیه پنداشته اند؛ لذا جدا ساختن این دو امر و فرق میان آنها ضروری می نماید تا راه صواب مشخص گردد.
← نمونه اول
شدیدا مایه تاسف است که می بینیم حدیث سازی در تفاسیر منسوب به سلف صالح به ویژه ائمه اهل بیت (علیهم السّلام) رواج فراوان داشته است؛ زیرا دروغ پردازان با درک موقعیت بالای اهل بیت در میان امت و مقبولیت والای ایشان نزد خاصه و عامه، زمینه مناسبی برای ترویج سخنان باطل خود و داغ شدن بازار کساد کالای کم بهای خود یافتند؛ لذا به حدیث سازی و جعل سند و نسبت دادن آن به پیشینیان و ائمه اطهار (علیهم السّلام) پرداختند تا پذیرفته شود.بیشتر این افتراها، گذشته از ناسازگاری با طبع سلیم و عقل رشید، با قداست اسلام و مبانی حکیمانه آن نیز در تضاد است و خوشبختانه اکثر این گونه روایات ساختگی یا مقطوع السندند یا سندهای سستی دارند که به وسیله رجالی ضعیف و مشهور به جعل و حدیث سازی، شکل یافته است که خود موجب سقوط آنها از درجه اعتبار گردیده است؛ از این رو برخی جوامع حدیثی که انباشته از این گونه تفاسیر ماثور (نقل شده) از ائمه (علیهم السّلام) است، جز اندکی از احادیث آن قابل اعتنا نیست؛
← تفسیر عیاشی
...
wikifeqh: تفاسیر_منقول_(نقد)