لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
غذا خوردن و پرورش دادن
مترادف ها
جلو بردن، طعمه کردن، خوراک دادن، پروردن، سیر کردن، خوردن، خوراندن، قورت دادن، غذا دادن، چراندن، تغذیه کردن، خواربار تامین کردن
قوت دادن، خوراک دادن، خوراندن، غذا دادن، تغذیه کردن
چریدن، چراندن، تغذیه کردن، چرانیدن، چریدن در
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید