تغذمر

لغت نامه دهخدا

تغذمر. [ ت َ غ َ م ُ ] ( ع مص ) بانگ و فریاد کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بانگ و فریاد کردن در مجلس و فی حدیث علی ( ع ): قاموا و لهم تغذمر و بربرة. ( از اقرب الموارد ). || درآمیختن کلام را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و تغذمر الغضب و سوءاللفظ و التخلیط فی الکلام و کذا البربرة. ( اللسان از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بانگ و فریاد کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس