تعییث. [ ت َع ْ ] ( ع مص ) در تاریکی چیزی جستن و جستن اعمی چیزی را. ( تاج المصادر بیهقی ). بدست جستن چیزی را در تاریکی : عیث فلان تعییثاً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جستن چیزی را با دست بی آنکه آن را ببیند. ( از اقرب الموارد ). کورمال کورمال کردن در یافتن چیزی. || آمیخته گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || دست به تیردان بردن برای جستن تیر. || اثر گذاشتن با کارد بر کوهان شتر. ( از اقرب الموارد ). || عیث یفعل کذا؛ ای طفق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).