تعنیف. [ ت َ ] ( ع مص ) درشت کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درشتی کردن. ( آنندراج ). نرمی نکردن با کسی. ( از اقرب الموارد ). || سرزنش کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). ملامت نمودن. ( زوزنی ). سرزنش و ملامت نمودن به درشتی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به عنف و شدت و عتاب کسی را سرزنش کردن. ( از اقرب الموارد ). سرزنش نمودن. ( آنندراج ) : با من خطاب وعتاب و تشدید و تعنیف فرماید. ( سندبادنامه ص 108 ).