تعنیس

لغت نامه دهخدا

تعنیس. [ ت َ ] ( ع مص ) دیر ماندن دختر در خانه بی شوی. یقال : عنست الجاریة و کذا عنست ( مجهولاً )؛ ای طال مکثها فی اهلها بعد ادراکها حتی خرجت من عداد الابکار و لم تتزوج بعد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نادادن نکاح دختر را و دیر داشتن در خانه بعد رسیدگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تعنیس یعنی بی‏شوهر ماندن دختر پس از بلوغ به مدّت طولانی. از آن در باب نکاح یاد شده است. در اینکه عنوان بکر بر دختری که بدون تماس با مردی بر اثر پریدن یا طولانی شدن مدّت تجرد و غیر آن، بکارتش زائل شده صدق می‏کند تا احکام آن را داشته باشد یا چنین دختری حکم بیوه را دارد، اختلاف است.
۱. ↑ جامع المقاصد ج۱۲، ص۱۲۰.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۴۴.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس