تعلیمات


مترادف تعلیمات: شرعیات، فقه، آموختنی ها، آموزش ها، درسها

برابر پارسی: آموزاک، آموزه ها

لغت نامه دهخدا

تعلیمات. [ ت َ ] ( از ع ، اِ ) در فارسی امروز درس وچیزهای آموختنی. ( ناظم الاطباء ). آموزش :
- تعلیمات دینی ؛ درس شرعیات و علوم دینی.
- تعلیمات عالیه ؛ آموزش عالی.
- تعلیمات متوسطه ؛ آموزش متوسطه.

فرهنگ فارسی

( مصدر اسم ) جمع تعلیم . یا ادار. تعلمیات . ادار. آموزش . یاادار. اجتماعی . آموختنیهای مربوط بمسایل اجتماعی . یا تعلیمات دینی . آموختنیهای مربوط بدین . یا تعلیمات مدنی . آموختنیهای مربوط به تمدن و اموراجتماعی .

پیشنهاد کاربران

سلیم
تعلیمات: واژه ای اربی و جمع تعلیم به معنای آموزه ها، آموزش ها می باشد، چنانکه در دوران درس خاندن مان درس هایی به نام تعلیمات دینی یعنی آموزش های آیینی و تعلیمات اجتماعی یعنی آموزشهای گروهی داشتیم.
در حقوق تجارت :شاید به معنی بسته بندی

بپرس