مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولویفردا پس فردا کردن ؛ امروز و فردا کردن. سر گرداندن. سر دواندن. معطل کردن.امروز و فردا کردن+ عکس و لینک