تعقیم. [ ت َ ] ( ع مص ) نازاینده گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نازا گردانیدن خدا کسی را. ( از اقرب الموارد ). || خاموش کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عقیم شود.
فرهنگ فارسی
نازاساختن، عقیم گردانیدن، سترون کردن ( مصدر ) ۱ - عقیم کردن نازا ساختن سترون کردن . ۲ - ضد عفونی کردن میکروبها بوسیل. ضد عفونی ساختن شئ . جمع : تعقیمات .