تعقیب قانونی کردن

مترادف ها

indict (فعل)
متهم کردن، اعلام جرم کردن، تعقیب قانونی کردن، علیه کسی ادعا نامه تنظیم کردن

sue (فعل)
تقاضا کردن، تعقیب کردن، تعقیب قانونی کردن، دعوی کردن

law (فعل)
تعقیب کردن، تعقیب قانونی کردن

litigate (فعل)
تعقیب قانونی کردن، طرح دعوی کردن، مرافعه کردن

prosecute (فعل)
تعقیب کردن، تعقیب قانونی کردن، دنبال کردن پیگرد کردن

فارسی به عربی

اتهم , حاکم , قاض

پیشنهاد کاربران

بپرس