تعریص

لغت نامه دهخدا

تعریص. [ ت َ ] ( ع مص ) گوشت در میان سرای افکندن تا خشک شود. ( از زوزنی ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پاره پاره کردن گوشت. || گوشت بر خدرک انداختن و یا خاکستر آلودن و نیک ناپختن. ( ناظم الاطباء ). || تیر بر خانه نهادن تا مسقف سازند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || پشت خماندن و سر فرود نیاوردن شتر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

گوشت در میان سرای افکندن تا خشک شود پاره پاره کردن گوشت

پیشنهاد کاربران

بپرس