تعریز

لغت نامه دهخدا

تعریز. [ ت َ ] ( ع مص ) گرفته و ترنجیده شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || پوشیدن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تعریض کردن در خصومت و در خطبت. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به تعریض شود.

فرهنگ فارسی

گرفته و ترنجیده شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس