تعدید
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) شمردن شمار کردن . ۲ - ( اسم ) شمارش . جمع : تعدیدات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] شمردن، برشمردن، به شمار آوردن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] توالی چند لفظ دارای وحدت سیاق ؛ از صنایع ادبی را تعدید گویند.
«تعدید» یکی از اسلوب های بدیعی قرآن و عبارت است از آن که چند اسم مفرد را بر سیاق واحد بیاورند؛ مانند:۱. (الله لا اله الا هو الحی القیوم)؛ ۲. (هوالله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر)؛ ۳. (التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون…).
«تعدید» یکی از اسلوب های بدیعی قرآن و عبارت است از آن که چند اسم مفرد را بر سیاق واحد بیاورند؛ مانند:۱. (الله لا اله الا هو الحی القیوم)؛ ۲. (هوالله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر)؛ ۳. (التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون…).
wikifeqh: تعدید
پیشنهاد کاربران
نتیجه نهایی بدست آمده از شمارش هرچیزی .
شمارش آمار هر قطعه ویا هر محصولی
شمارش آمار هر قطعه ویا هر محصولی