تعدادی
/te~dAdi/
مترادف تعدادی: برخی، بعضی، پاره ای، جمعی، چندی
برابر پارسی: شماری، چندی
معنی انگلیسی:
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
تقریبا، اندکی، تاحدی، قدری، چندین، چندی، چندتا، تعدادی، کم و بیش
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
یک تعداد . . . . . . .
مقداری
한 가지 않고
جمعی
جمعی از سربازان به گیلان رفتند
جمعی از سربازان به گیلان رفتند
یک چند
some به معنی تعدادی