تعجب: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
شگفتی ( دری )
انداس andās ( سغدی )
ویتیماس vitimās ( پهلوی ) .
پیشنهاد واژه "روبش" به جای "تَعَجُب"، واژه "روبا" به جای "مُتَعَجِب"، واژه "روبان" به جای "عجیب، تعجب بر انگیز" و "روب" به جای "عَجَب".
ما در زبان اوستایی واژه ای داشتیم برابر رَئوب ( رَئوبیدن! ) برابر "تعجب کردن، عاشق شدن" که ما "تعجب کردن" را می خواهیم!
... [مشاهده متن کامل]
با نگاه به برخی دگرگونی ها برای واژگان همسان از اوستایی به زبان پارسی میانه و پارسی امروزه، در میابیم که این واژه باید امروزه "روب" باشد.
پس واژه "روبِش، روبیدن" برابر "تعجب کردن" می باشد. "روبا" از بن کنونی "روبیدن" یا همان "روب" و "ا" ساخته شده است و واژه ای کنشگر ( =فاعل ) ساخته شده است. پس "روبا" برابر "تعجب کننده، متعجب" است.
"روبان" از بن کنونی "روبیدن" و پسوند همشایِگی ( =نسبت ) "ان" ساخته شده است. با نگاه به کاربرد پسوند "ان" که "نپسوند نِسبَت" است "روبان" برابر "عجیب، تجیب بر انگیز" می باشد ( میتواند باشد و ما هم از آن بکار می بریم )
"روب" هم که بن کنونی "روبیدن" است برابر "عَجَب" میباشد که آشکار است.
پس توانستیم با یک واژه در "اوستایی" برابر این واژگان بلند و پیچیده عربی را پیدا کنیم و پارسی بگوییم.
باز هم میگویم، این دیدگاه تنها برای "پیشنهاد واژه" است نه برابر "گستردن واژه". آن کار آن نهاد هایی است که شوربختانه امروزه هیچ کاری برای این واژگان بیگانه "عربی" نمیکنند.
بدرود!
شاخ درآوردن
واژه تعجب
معادل ابجد 475
تعداد حروف 4
تلفظ ta'ajjob
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ عَ جُّ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی ta'ajjob
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
تَعَجُّب: شگفت، شگفتی، شگفتایی، شگفت - زدگی، سرگشتگی، خیرگی، مدهوشی، مات - شدگی
عجب = مدهوش
در عجبم = مدهوشم
تعجب = واهوش = وا هوش = انکه هوش خود را وا داده است.
تعجب = وامن= وا من = انکه منش ( فکر ) خود را وا داده.
حیرت
کهراتن
واژه افد یا همان افدستا زیباترین و زیبنده ترین واژه بجای واژه تعجب تازی هست افدیدن هم میشود
شگفتیدن.
شگفتاندن کسی.
عجبیدن.
عجباندن کسی.
تعجب بیش تر در این بود که . . . . . . . . .
تعجب بود که چطور صندلی تحملش را می کند !
( مدیر مدرسه آل احمد )
پیشنهاد من کارواژه ی افدیدن ( افد دیدن ) که افد به مانای شگفت آور است
می باشد برای نمونه من افدیدم =من شگفت زده شدم
و واژه زیبا که از کارواژه وجود دارد افدستا ( افد ستا ) که در اینجا ستا کوتاه شده ستایش است که مانای افدستا می شود نیکو ترین ستایش یا شگفت انگیز ترین ستایش
اندی، بهت، حیرت، خیرگی، شگفتی، عجب، به شگفت آمدن، حیرت کردن، شگفت زده شدن
حیرت ، شگفتی
شگفت زده
اندی
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
سِرِژ ( کردی: سه رزفرین )
ویسْما ( سنسکریت: ویسمَیَ )
ویتیماس ( پهلوی )
هِپِسان، پِشوکان ( کردی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)