تعجابه

لغت نامه دهخدا

( تعجابة ) تعجابة. [ ت ِ ب َ ] ( ع مص ) رجل تعجابه ؛ مرد به شگفت آورنده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): و از خدای تعالی متصور نباشد. چه بر حضرت او تعالی چیزی پوشیده نبود. و اینکه در حدیث آمده است : عجب ربک من قوم یساقون الی الجنة فی السلاسل ، محمول بر مجاز است و معنی آن عظم ذلک عنده و کبر لدیه باشد. اعلم انه انما یتعجب الادمی من الشی اذا عظم موقعه عنده و خفی علیه سببه. و له صیغتان : ما افعله و افعل به : ما احسن زید و احسن بزید. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس