تعتور. [ ت َ ع َ وُ ] ( ع مص ) مانان یا منسوب گردیدن به ایشان [ قبیله ٔعتواره ]. ( منتهی الارب ). مانا گردیدن به قبیله عتواره یا منسوب شدن به آنها. ( ناظم الاطباء ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عُتواره شود.