تعتعه
لغت نامه دهخدا
- تعتعه شهود ؛ نزد فقها آن است که هنگامی که کسی شهادت میدهد قاضی کلماتی گوید که شاهد را از ادای شهادت بازدارد. ( یادداشت ایضاً ). در ادای شهادت دخالت کردن. تعتعه بدین طریق صورت می گیرد که در موقعادای شهادت کلمات چندین گفته شود که سبب تردید شاهدیا انحراف او از تعقیب مقصود یا غیر آن گردد و این امر بر قاضی حرام است. || سخت جنبانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تعتعة. [ ت َ ت َ ع َ ] ( ع اِ )واحد تعاتع. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تَعاتِع شود.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تعتعه یعنی درماندگی و تردید در سخن که قاضی از آن هنگام شهادت دادن شاهد نهی شده که در حال شهادت دادن به سردر گمی نیفتد.
لیکن در کلمات فقها با اضافه به شاهد به کار رفته و مراد از تعتعه شاهد آن است که بر اثر سخنی که قاضی در اثنای شهادت وی گفته است، شاهد دچار سردرگمی، تردید و یا اشتباه شود؛ در نتیجه شهادت، آنگونه که موردنظر وی بوده ادا نگردد- خواه در نهایت شهادت پذیرفته شود یا رد گردد- و یا آنکه در ادامه گواهی شاهد، قاضی سخنی بگوید که شاهد، آن را تتمه و مکمل گواهی خود قرار دهد؛ بهگونهای که اگر آن تتمّه در ادامه شهادت نمیآمد، شاهد یا دچار تردید و سردرگمی میشد و یا شهادتش را بهگونهای دیگر به پایان میبرد. این عنوان در باب قضاء به کار رفته است.
بر قاضی سخن گفتن در اثنای شهادت، به کلامی که موجب تعتعه شاهد گردد، حرام است، بلکه بر او واجب است تا پایان شهادت سکوت کند.
لیکن در کلمات فقها با اضافه به شاهد به کار رفته و مراد از تعتعه شاهد آن است که بر اثر سخنی که قاضی در اثنای شهادت وی گفته است، شاهد دچار سردرگمی، تردید و یا اشتباه شود؛ در نتیجه شهادت، آنگونه که موردنظر وی بوده ادا نگردد- خواه در نهایت شهادت پذیرفته شود یا رد گردد- و یا آنکه در ادامه گواهی شاهد، قاضی سخنی بگوید که شاهد، آن را تتمه و مکمل گواهی خود قرار دهد؛ بهگونهای که اگر آن تتمّه در ادامه شهادت نمیآمد، شاهد یا دچار تردید و سردرگمی میشد و یا شهادتش را بهگونهای دیگر به پایان میبرد. این عنوان در باب قضاء به کار رفته است.
بر قاضی سخن گفتن در اثنای شهادت، به کلامی که موجب تعتعه شاهد گردد، حرام است، بلکه بر او واجب است تا پایان شهادت سکوت کند.
wikifeqh: تعتعه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید