تعبیرگو


مترادف تعبیرگو: خواب گزار، معبر

لغت نامه دهخدا

تعبیرگو. [ ت َ ] ( نف مرکب ) معبر. ( آنندراج ).معبر و آنکه تعبیر خواب بیان کند. گزارشگر و گزارش کن. ( ناظم الاطباء ). خوابگزار. و رجوع به تعبیر شود.

پیشنهاد کاربران

فلان حکم به معنای فلان چیز تعبیر ( نامیده / پاش ) شد
معبر = پاشدان ( پاش از بن پاشیدن به چم واپراکنی = عبر و دان از بن دانستن = در درون خود قرار داده یا همان جا و مکان ) / گذرگاه / بندر ( بند = عبارت و اندر = بسیار در شده )
...
[مشاهده متن کامل]

تعبیر خواب = واپاش خواب / وابند ( وا بند = وا و گشودن عبارت = معنی / معنا ) خواب
عابر= پیاده / پاگذر
عابران = پیادهگان / پاگذران
عبارت = بند

بپرس