تعبی

لغت نامه دهخدا

تعبی. [ ت َ ع َب ْ بی ] ( ع مص ) آراستن و آماده کردن لشکر و سامان آن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعبیة شود.

تعبی ٔ. [ ت َ ] ( ع مص ) تعبئة. ( منتهی الارب ). آماده و ساخته کردن سامان لشکررا. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعبئة و تعبیة شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس