تعاضد

لغت نامه دهخدا

تعاضد. [ ت َ ض ُ ]( ع مص ) یاری نمودن همدیگر را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تعاون و تناصر. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بهم کمک کردن، یکدیگررایاری کردن
( مصدر ) کمک کردن بیکدیگر یکدیگر را یاری کردن .

فرهنگ معین

(تَ ضُ ) [ ع . ] (مص ل . ) به یکدیگر یاری رساندن .

فرهنگ عمید

به هم کمک کردن، یکدیگر را یاری کردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس