تظلم کنان. [ ت َ ظَل ْ ل ُ ک ُ ] ( ق مرکب ) در حال دادخواهی. در حال تظلم. دادخواهانه : تظلم کنان سوی راه آمدندعنانگیر انصاف شاه آمدند.نظامی.تظلم کنان رفته زین مرز و بوم مروت به یونان و مردی به روم.نظامی.و رجوع به تظلم و ترکیبهای آن شود.