تطوف. [ ت َ طَوْ وُ ] ( ع مص ) گرد برآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ). گردیدن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). گرد چیزی گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).