[ویکی نور] تطور البحث الدلالی دراسه تطبیقیه فی القرآن الکریم. تطور البحث الدلالی؛ دراسة تطبیقیة فی القرآن الکریم نوشته محمد حسین علی صغیر، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی و فلسفه. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
کتاب دارای یک مقدمه و محتوای مطالب در چهار فصل و یک خاتمه است. نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصه نتایج فصل های سابق را بیان کرده است. نویسنده، مصادر بحث را در دو قسمت ارائه کرده است. مصادر عربی و مصادر غیرعربی (اجنبی)؛ در این میان، سهم مصادر عربی 37 کتاب و سهم مصادر اجنبی یک کتاب است.
نویسنده در فصل اول به نظریه معناشناسی از نگاه نوگرایان (مدرنیست ها) می پردازد. او در این فصل به نتیجه تلاش نوگرایان عرب و اروپایی در این نظریه اشاره کرده و معتقد است که:
نویسنده در فصل دوم به اصالت معناشناسی نزد اعراب می پردازد. وی تلاش های اولیه علمای اسلام و عرب دراین باره را بیان می کند و اصالت معناشناسی در نزد آنان را از میان استقرای تاریخی نظریات مختلفشان در این موضوع بیرون می کشد.
ایشان در فصل دوم نتایج ذیل را به دست می آورد:
نویسنده در فصل سوم به تطبیقات معناشناسی در قرآن کریم می پردازد. او این مباحث را در سه پدیده پی می گیرد؛ لذا در این فصل به مجموعه ترکیبی لفظی ای در قرآن کریم می رسد و آن را لغتی اجتماعی دارای سرشت دلالی خاصی می یابد که فعالیت های بیانی آن از مشخصه های همگون بلاغی مشتق شده است؛ مشخصه های همگون بلاغی ای که علاوه بر معانی اولیه بر معانی ثانویه هم تأکید دارند. این امر از طریق تطبیقات معناشناسی بر جمله های انتخاب شده از میان آن الفاظ صورت گرفته است.
کتاب دارای یک مقدمه و محتوای مطالب در چهار فصل و یک خاتمه است. نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصه نتایج فصل های سابق را بیان کرده است. نویسنده، مصادر بحث را در دو قسمت ارائه کرده است. مصادر عربی و مصادر غیرعربی (اجنبی)؛ در این میان، سهم مصادر عربی 37 کتاب و سهم مصادر اجنبی یک کتاب است.
نویسنده در فصل اول به نظریه معناشناسی از نگاه نوگرایان (مدرنیست ها) می پردازد. او در این فصل به نتیجه تلاش نوگرایان عرب و اروپایی در این نظریه اشاره کرده و معتقد است که:
نویسنده در فصل دوم به اصالت معناشناسی نزد اعراب می پردازد. وی تلاش های اولیه علمای اسلام و عرب دراین باره را بیان می کند و اصالت معناشناسی در نزد آنان را از میان استقرای تاریخی نظریات مختلفشان در این موضوع بیرون می کشد.
ایشان در فصل دوم نتایج ذیل را به دست می آورد:
نویسنده در فصل سوم به تطبیقات معناشناسی در قرآن کریم می پردازد. او این مباحث را در سه پدیده پی می گیرد؛ لذا در این فصل به مجموعه ترکیبی لفظی ای در قرآن کریم می رسد و آن را لغتی اجتماعی دارای سرشت دلالی خاصی می یابد که فعالیت های بیانی آن از مشخصه های همگون بلاغی مشتق شده است؛ مشخصه های همگون بلاغی ای که علاوه بر معانی اولیه بر معانی ثانویه هم تأکید دارند. این امر از طریق تطبیقات معناشناسی بر جمله های انتخاب شده از میان آن الفاظ صورت گرفته است.