تطلیم. [ ت َ ] ( ع مص ) دست زدن بر نان تا برابر و پهن گردد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || پاک کردن با حوله و دستمال و جز آن عرق و مانند آن را. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). پاک کردن عرق از پیشانی. ( از اقرب الموارد ).