تضییف. [ ت َض ْ ] ( ع مص ) مهمان فرود آوردن و مهمانی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). مهمان را فرود آوردن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). مهمانی کردن. ( دهار ). مهمان داشتن کسی را. || به فروشدن نزدیک گشتن آفتاب. || میل دادن چیزی را به چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).