تضلیع

لغت نامه دهخدا

تضلیع. [ ت َ ] ( ع مص ) بر هیئت پهلو نقش کردن جامه. ( تاج المصادر بیهقی ). نگارین کردن جامه را به شکل اضلاع. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ). || ( اصطلاح علم ریاضی و نجوم ) پهلو کردن است و معنی او آن است که مکعب داری و همی خواهی که آن عدد دانی که از او بجای آمد چون او به دو بار به دو درزدند همچون آن مکعب ( 3 * 3 * 3 ) که بیست وهفت است که ضلع او سه است که از وی آمد چون دو بار بر سه زده آمد و گاهگاه این ضلع را کعب خوانند. ( التفهیم بیرونی چ همایی ص 43 ). و رجوع به تکعیب شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس