تضحی

لغت نامه دهخدا

تضحی. [ ت َ ض َح ْ حی ] ( ع مص ) چاشت خوردن. ( تاج المصادر بیهقی ). خوردن وقت چاشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || قربانی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نماز چاشت گزاردن. || در چاشت چریدن گرفتن شتران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

تضحی از ماده ضحی به معنی تابش آفتاب بدون حجاب ابر و مانند آن است .

بپرس