[ویکی الکتاب] معنی تَضْحَکُونَ: می خندند
ریشه کلمه:
ضحک (۱۰ بار)
به فتح. کسر (ض) خنده. اقرب الموارد گوید: آن انبساط وجه است به طوری که دندآنهااز سرور ظاهر شوند. اگر صدایش از دور شنیده شود قهقهه و گرنه ضحک است. راغب گوید: به علت ظاهر شدن دندانها در خندین، دندانهای جلوی را ضواحک گویند. و در سرور مجرد و در تعجب نیز استعمال میشود. . ضحک در این جا به معنی خنده است ولی از روی مسخره و بی اعتنائی. . آیه در جواب «فَرِحَ الْمُخَلِّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللّهِ» است که در جنگ با آن حضرت شرکت نکردند و از عدم شرکت مسرور شدند در جواب فرمود: این عمل شایسته سرور نیست بلکه در مقابل این تخلف بای بسیار بگریند و کم خنده کنند. ضحک در آیات . و نظیر آنها به معنی مسخره و بی اعتنائی است. و شاید بدان علت با «من» متعدی شده که «سخر» با «من» متعدی شود . * . از این جمله روشن میشود که لبخند سلیمان علیه السلام به خنده مبدّل شده. ولی احتمال قوی هست که ضحک به معنی تعجب باشد یعنی لبخند زد در حالیکه از سخن مورچه در عجب بود. به نظر میآید علت لبخند آن حضرت علم به کلام مورچه بود که بعداً گفت: «رَبِّ اَوْزِعْنی اَنْ اَشْکُرِ نِعْمَتَکَ...» و تعجب او از قول مورچه بود که قدرت تکلّم و اظهار ما فی الضمیر دارد. * . آیه درباره بشارت فرزند است که ملائکه به ابراهیم علیه السلام دادند و زنش از آن مطلع شد. در مجمع فرموده: ضحک به فتح ضاد به معنی حیض است گویند: «ضَحِکَتِ الْاِزْنَبُ» یعنی خرگوش حائض شد. جمله اخیر در قاموس نیز هست. علی هذا به نظر میآید که «فَضَحِکَتْ»در آیه به معنی حیض بوده باشد یعنی: زن ابراهیم علیه السلام نگاه میکرد پس ناگاه حائض شد و به دنبال آن ملائکه بشارت اسحق را به او دادند و حیض به قول المیزان آمادگی او بود برای قبول بشارت. در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام نقل شده که ضحک به معنی حیض است: «وَ فی رِوایَةِ اَبی عَبْدِاللّهِ علیه السلام فَضِحِکَتْ قالَ: حاضَتْ مِنْ قَوْلِهِمْ» در مجمع نیز بدان اشاره فرموده. المیزان پس از قبول این قول فرموده: بیشتر مفسران ضحک را به کسر ضاد به معنی خندیدن گرفته آنگاه در توجیه آن اختلاف کردهاند، اقرب وجوه آن است که زن ابراهیم در انجا ایستاده و از اینکه میهمانان طعام نمیخورند میترسید و آن مقدّمه شرّ بود ولی چون دانست آنها ملائکهاند و شرّی در بین نیست گردید و خندید آن گاه ملائکه مژده اسحق رابه او دادند. مخفی نماند: راغب اصرار دارد که ضحک در آیه به معنی خنده و تعجب است و معغنی آن حیض نیست چنانکه بعضی مفسران گفتهاند. ولی وقتی که لغت آن را تأیید کرد و از معصوم علیه السلام نقل شد چه مانعی دارد؟
ریشه کلمه:
ضحک (۱۰ بار)
به فتح. کسر (ض) خنده. اقرب الموارد گوید: آن انبساط وجه است به طوری که دندآنهااز سرور ظاهر شوند. اگر صدایش از دور شنیده شود قهقهه و گرنه ضحک است. راغب گوید: به علت ظاهر شدن دندانها در خندین، دندانهای جلوی را ضواحک گویند. و در سرور مجرد و در تعجب نیز استعمال میشود. . ضحک در این جا به معنی خنده است ولی از روی مسخره و بی اعتنائی. . آیه در جواب «فَرِحَ الْمُخَلِّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللّهِ» است که در جنگ با آن حضرت شرکت نکردند و از عدم شرکت مسرور شدند در جواب فرمود: این عمل شایسته سرور نیست بلکه در مقابل این تخلف بای بسیار بگریند و کم خنده کنند. ضحک در آیات . و نظیر آنها به معنی مسخره و بی اعتنائی است. و شاید بدان علت با «من» متعدی شده که «سخر» با «من» متعدی شود . * . از این جمله روشن میشود که لبخند سلیمان علیه السلام به خنده مبدّل شده. ولی احتمال قوی هست که ضحک به معنی تعجب باشد یعنی لبخند زد در حالیکه از سخن مورچه در عجب بود. به نظر میآید علت لبخند آن حضرت علم به کلام مورچه بود که بعداً گفت: «رَبِّ اَوْزِعْنی اَنْ اَشْکُرِ نِعْمَتَکَ...» و تعجب او از قول مورچه بود که قدرت تکلّم و اظهار ما فی الضمیر دارد. * . آیه درباره بشارت فرزند است که ملائکه به ابراهیم علیه السلام دادند و زنش از آن مطلع شد. در مجمع فرموده: ضحک به فتح ضاد به معنی حیض است گویند: «ضَحِکَتِ الْاِزْنَبُ» یعنی خرگوش حائض شد. جمله اخیر در قاموس نیز هست. علی هذا به نظر میآید که «فَضَحِکَتْ»در آیه به معنی حیض بوده باشد یعنی: زن ابراهیم علیه السلام نگاه میکرد پس ناگاه حائض شد و به دنبال آن ملائکه بشارت اسحق را به او دادند و حیض به قول المیزان آمادگی او بود برای قبول بشارت. در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام نقل شده که ضحک به معنی حیض است: «وَ فی رِوایَةِ اَبی عَبْدِاللّهِ علیه السلام فَضِحِکَتْ قالَ: حاضَتْ مِنْ قَوْلِهِمْ» در مجمع نیز بدان اشاره فرموده. المیزان پس از قبول این قول فرموده: بیشتر مفسران ضحک را به کسر ضاد به معنی خندیدن گرفته آنگاه در توجیه آن اختلاف کردهاند، اقرب وجوه آن است که زن ابراهیم در انجا ایستاده و از اینکه میهمانان طعام نمیخورند میترسید و آن مقدّمه شرّ بود ولی چون دانست آنها ملائکهاند و شرّی در بین نیست گردید و خندید آن گاه ملائکه مژده اسحق رابه او دادند. مخفی نماند: راغب اصرار دارد که ضحک در آیه به معنی خنده و تعجب است و معغنی آن حیض نیست چنانکه بعضی مفسران گفتهاند. ولی وقتی که لغت آن را تأیید کرد و از معصوم علیه السلام نقل شد چه مانعی دارد؟
wikialkb: تَضْحَکُون