تضبیب.[ ت َ ] ( ع مص ) ضبیه خورانیدن کودک را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ضبیه ساختن برای کودک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || فراگرفتن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ضباب ساختن برای در. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).