تضاعف


مترادف تضاعف: دوبرابر شدن، دوچندان شدن، دوچندان کردن، مضاعف کردن

لغت نامه دهخدا

تضاعف.[ ت َ ع ُ ] ( ع مص ) دوچند شدن آنچه کسی را بود و دوچندان کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دوچندان شدن چیزی که از پیش بود. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) دو چندان شدن دو برابر شدن .

فرهنگ معین

(تَ عُ ) [ ع . ] (مص ل . ) دو چندان شدن .

فرهنگ عمید

دوبرابر شدن چیزی، دوچندان شدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس