تصیح. [ ت َ ص َی ْ ی ُ ] ( ع مص ) خشک شدن گرفتن تره از سر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).تصوح تره. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تصوح شود.تصیح. [ ت َ ص َی ْ ی ُ ] ( ع مص ) ( از «ص وح » ) پراکندگی موی و پریشانی آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). لغتی است در تصوح. ( منتهی الارب ). و رجوع به تصوح شود.