تصوف تا پایان قرن ششم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ظاهراً واژه صوفی در قرن دوم، در برخی از سرزمین های اسلامی، بخصوص در بین النهرین ، متداول شد.
کسانی که در قرن دوم صوفی خوانده می شدند، تشکیلات اجتماعی و مکتب و نظام فکری و عرفانی خاصی نداشتند؛ به عبارت دیگر، تشکیلات خانقاهی و رابطه مرید و مرادی و آداب و رسوم خاص صوفیانه، و هم چنین نظام فکری و اعتقادی ای که جنبه نظری تصوف را تشکیل می دهد، در قرن دوم و حتی در ربع اول قرن سوم پدید نیامده بود.
صوفیان نخستین کسانی بودند که توجه به زندگی دنیوی و تجمل پرستی را مغایر با حقیقت دین داری و خداپرستی می دانستند و آن چه برایشان اهمیت داشت، رستگاری در آخرت و بهره مندی از نعمت های اخروی و بخصوص لقای خداوند در بهشت بود.
اما از اواسط قرن سوم به بعد، صوفیان بتدریج تشکیلات اجتماعی پیدا کردند و رابطه مرید و مرادی در میان آن ها پدید آمد.
بعضی از مشایخ نیز به نوشتن رساله و کتاب پرداختند و از این طریق مباحث نظری طریقت خود را شرح دادند و جنبه های نظری و آداب اجتماعی اهل تصوف را به مریدان آموزش دادند.

پراکندگی صوفیه در مناطق
صوفیان، و به طورکلی کسانی که اهل سیر و سلوک بودند، کم وبیش در مناطق گوناگون پراکنده بودند.

← مهم ترین مرکز
مشایخ صوفیه ، که عموماً اهل سنت بودند، از مذهب فقهی واحدی پیروی نمی کردند.

← شافعی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس