[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
صلی (۲۵ بار)
«تَصْلی» از مادّه «صَلْی» (بر وزن نفی)، به معنای ورود در آتش و ماندن و سوختن با آن است.
ملازمت. «صلی الرجل النار: لزمها» (مجمع) بریان کردن نیز گفتهاند: «صلی اللحم: شوّاه) دخول،سوختن، چشیدن عذاب آتش نیز گفتهاند. ملازمت و دخول به آیات قرآن مناسب است . به زودی و اهلاکا گوید و ملازم آتش مشتعل گردد. . به آتش شعله دار ملازم میشود. . در اثر کفرتان ملازم جهنّم شوید. . سپس او را ملازم جحیم کنید. صال: (اسم فاعل) ملازم و داحل . اصطلاء: گرم با آتش . شاید از آن خبری بیاورم یا تکهای از آتش که شاید گرم شوید. همچنین است آیه 7 سوره نمل.
صلی (۲۵ بار)
«تَصْلی» از مادّه «صَلْی» (بر وزن نفی)، به معنای ورود در آتش و ماندن و سوختن با آن است.
ملازمت. «صلی الرجل النار: لزمها» (مجمع) بریان کردن نیز گفتهاند: «صلی اللحم: شوّاه) دخول،سوختن، چشیدن عذاب آتش نیز گفتهاند. ملازمت و دخول به آیات قرآن مناسب است . به زودی و اهلاکا گوید و ملازم آتش مشتعل گردد. . به آتش شعله دار ملازم میشود. . در اثر کفرتان ملازم جهنّم شوید. . سپس او را ملازم جحیم کنید. صال: (اسم فاعل) ملازم و داحل . اصطلاء: گرم با آتش . شاید از آن خبری بیاورم یا تکهای از آتش که شاید گرم شوید. همچنین است آیه 7 سوره نمل.
wikialkb: تَصْلَى