تصلب

/tasallob/

معنی انگلیسی:
sclerosis, induration

لغت نامه دهخدا

تصلب. [ ت َ ص َل ْ ل ُ ] ( ع مص ) سختی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || سخت و محکم شدن. ( آنندراج ). سخت شدن. ( از اقرب الموارد ).
- تصلب شرایین ؛ سخت شدن شریانها که نوعی بیماری است.

فرهنگ فارسی

سخت شدن، سفت شدن
۱ - ( مصدر ) سخت شدن سفت شدن . ۲ - ( اسم ) سختی سفتی : تصلب شرایین .

فرهنگ معین

(تَ صَ لُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) سخت شدن .

فرهنگ عمید

سخت شدن، سفت شدن.
* تصلب شرائین: (پزشکی ) سفت و ستبر شدن دیوارۀ سرخ رگ ها و تنگ شدن راه جریان خون که ممکن است باعث فشارخون شود و بیشتر مربوط به پیری و سالخوردگی است.

فرهنگستان زبان و ادب

[ارتاپزشکی] ← سختاک

دانشنامه آزاد فارسی

تَصَلُّب (sclerosis)
سخت شدن غیر طبیعی بافت های بدن، مخصوصاً در دستگاه عصبی یا دیوارۀ سرخ رگ ها. نیز ← اسکلروز_متعدد؛ تصلب_شرایین

پیشنهاد کاربران

بپرس