تصقر

لغت نامه دهخدا

تصقر. [ ت َ ص َق ْ ق ُ] ( ع مص ) درنگ کردن. || افروخته شدن آتش.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || شکار کردن به چرخ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شکار کردن با مرغ شکاری. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس