تصدیع دادن


مترادف تصدیع دادن: مصدع شدن، زحمت افزا شدن، زحمت دادن، مزاحم شدن، دردسر دادن

معنی انگلیسی:
to trouble or inconvenience

لغت نامه دهخدا

تصدیع دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) دردسر دادن :
دادمش تصدیع نثر و میدهم ابرام نظم
دانم ابرام مثنا برنتابد بیش از این.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) درد سردادن زحمت دادن .

پیشنهاد کاربران

بپرس