تصانیف. [ ت َ ] ( ع اِ )ج ِ تصنیف. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). آنچه از کتابهاتصنیف میشود. ( از اقرب الموارد ). جمع تصنیف است بمعنی کتاب. ( فرهنگ نظام ). آثار و نوشته ها : بنام قیصران سازم تصانیف به از ارتنگ چین تنکلوشا.
خاقانی.
در تصانیف حکما آورده اند که کژدم را ولادت معهود نیست. ( گلستان ). و رجوع به تصنیف شود. || مأخوذ از عربی ، کلمات انشایی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تصنیف شود.