لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
زدن، دمیدن، برخورد کردن، تصادم کردن
تصادم کردن، بهم خوردن
خرد کردن، تصادم کردن، درهم شکستن، سقوط کردن، ریز ریز شدن، ناخوانده وارد شدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تصادف/تصادم: تصادف به معنای" به هم برخوردن" و" با هم روبه رو شدن بر حسب اتفاق" است و تصادم یعنی" به هم کوفته شدن" و" به سختی به هم خوردن" در گفتگوی روزمره و در انشای اداری غالباً تصادف را به جای تصادم به کار می برند و مثلا می گویند: اتومبیل به درخت تصادف کرد "و حال آنکه باید بگویند:" اتومبیل با درخت تصادم کرد".
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۰۷. )
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۰۷. )