تشکیل یافتن


مترادف تشکیل یافتن: شکل گرفتن برپا شدن، به پا شدن، درست شدن، تشکیل شدن، تکوین یافتن، به وجود آمدن

معنی انگلیسی:
to be formed, to be held

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بر پاشدن بپاشدن درست شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس